سیرکی به نام دادگاه لاهه

در روز ششم دلو، دادگاه بین المللی لاهه حکمش پیرامون درخواست آفریقای جنوبی که تشکیل پرونده و رسیدگی به نسل کشی فلسطینیان توسط اسرائیل بود را صادر کرد.

خلاصه و مغز کلام این حکم این چنین است: «اسرائیل باید تمام توانش برای توقف نسل‌کشی در غزه بکارگیرد، امکان ورود هر چه سریع تر کمک‌های ضروری به این منطقه را فراهم کند و از تحریک مستقیم به نسل کشی در جریان این جنگ، جلوگیری و محرکین آن را مجازات کند».

اگر درخواست آفریقای جنوبی و ده ها کشور دیگر که اسرائیل را به صورت مستقیم با کشتار نزدیک به 30 هزار تن از مردم فلسطین در سه ماه تا چهار ماه گذشته متهم به نسل کشی کرده‌اند نگاهی بیاندازیم و مقایسه‌ای با آنچه که حکم قاضی دادگاه لاهه بوده انجام دهیم، میبینیم که حکم این نهاد بین المللی بیشتر شبیه به یک فکاهی و تمسخر تماشاچیان یک سیرک است.

اتهام وارد شده کجا و نتیجه حاصله از دادگاه کجا؟!

قریب به 30 هزار تن در تجاوزهای وحشیانه نظامی اسرائیل بر مردم غزه جان باخته‌اند که اکثریت آنان را کودکان تشکیل می‌دهند؛ کشتار کودکان و نوزادان در هیچ قانون و عرفی جایگاه ندارد و نمونه بارز جلوگیری از انتشار نسل و تشکیل جمعیت آینده جامعه مورد حمله قلمداد می‌شود؛ اسرائیل در مقابل چشم جهان این جنایت انسانی را رقم زده است، آنگاه دادگاه لاهه و به خصوص قاضی آمریکایی آن از اسرائیل که عامل این فاجعه بشری است تقاضای جلوگیری از نسل کشی فلسطینیان را می‌کند.

آیا حملات هوایی و زمینی قوای نظامی اسرائیل به چندین شفاخانه، اقامتگاه‌های امن، مدارس و… درباریکه غزه مصداق بارز نسل کشی نمی‌باشد؟

از نکات جالب دیگر حکم قاضی این پرونده موارد زیر بوده است:

  • اسرائیل باید تمام تمهیدات را برای جلوگیری از هر اقدامی که می‎تواند نسل‌کشی تلقی شود به کار گیرد، از جمله کشتن اعضای یک گروه، ایجاد صدمه بدنی، شرایط طراحی شده با هدف نابودی یک گروه و جلوگیری از تولد
  • اسرائیل باید اطمینان حاصل کند که ارتش این کشورهیچ اقدام نسل کشی را مرتکب نمی‌شود
  • اسرائیل باید هرگونه اظهارنظر عمومی که می‌تواند تحریک به ارتکاب نسل‌کشی در غزه تلقی شود را متوقف کند و به مجازات برساند
  • اسرائیل باید اقداماتی را برای تضمین دسترسی بشردوستانه اتخاذ کند
  • اسرائیل باید از تخریب مدارکی که می‌تواند در پرونده نسل کشی استفاده شود جلوگیری کند
  • اسرائیل باید ظرف یک ماه پس از صدور این دستور گزارشی را به دادگاه ارائه کند

 

اگر در مثبت اندیشانه‌ترین حالت ممکن به این حکم نگاهی بیاندازیم، با زبانی نرم و گردنی کج از عامل جنایت خواسته تا عاملان جنایت را پیدا کند؛ در ادبیات فارسی ضرب المثلی است که می‌گوید: “خود کوزه و خود کوزه گر و کوزه شکن باش!” از اسرائیل خواسته شده تا مانع نسل کشی فلسطینیان توسط ارتش خود شود؛ مگر دستور به ارتش را هیئتی غیر از دولت خودخوانده اسرائیل می‌دهد؟

در جایی دیگر گفته شده اسرائیل باید مانع تخریب و یا محو اسنادی شود که نسل کشی را گواهی می‌دهند؛ این یعنی در حال حاضر ما سندی در دست نداریم و اسرائیل به عنوان عامل جنایت و نسل کشی، نگذارد اسنادی که بر علیه او وجود دارد، از بین برود؛ به تعبیری قاضی از قاتل خواسته تا اثر انگشتش را از روی چاقو پاک نکند و آلت قتاله را هم نابود نسازد و خودش هم در محل جرم باقی بماند تا پولیس از راه برسد.

خنده آورتر و مضحک‌تر از بندهای این حکم برای یک پرونده نمی‌تواند وجود داشته باشد؛ حکمی که قاضی جون داناهیو برای پرونده نسل کشی مردم فلسطین توسط اسرائیل صادر کرده، شبیه به یک برائت نامه برای این رژیم است تا سرپوشی بر آنچه که بر سر انسان‌ها آورده است، گذاشته شود؛ این حکم با اینکه در بخشی از خود به رژیم باطل اسرائیل دستور داده تا کمک‌های بشردوستانه به مردم غزه برسد اما از دستور آتش بس میان اسرائیل و مردم فلسطین پرهیز کرده است.

بیایید سری بزنیم به مواضع آمریکا در قبال جنگ اخیر میان اسرائیل و مردم فلسطین که دقیقا مشابه این حکم از طرفین خواسته شده بود؛ در مواضع آمریکا هم بارها مطرح شده بود که اسرائیل اجازه ورود کمک‌های بشردوستانه را به فلسطین بدهد اما همین آمریکا با ادعاهای حقوق بشری خود مانع آتش بس میان اسرائیل و مردم غزه بود؛ آمریکا همچنین به عنوان سپری دفاعی در برابر اتهاماتی که اسرائیل را عامل حمله به شفاخانه و مراکز غیر نظامی غزه می‌دانست، قرار داشت؛ دقیقا شبیه به حکم قاضی داناهیو که این گونه جنایات را نادیده گرفته است.

اما چرا چنین حکمی صادر شود؟ برای پاسخ به این سوال باید قاضی این پرونده را بشناسیم.

جون داناهیو، یک وکیل آمریکایی، محقق حقوق بین الملل، مقام سابق وزارت امور خارجه ایالات متحده و رئیس فعلی دیوان بین المللی دادگستری ICJ است. او اولین بار در سال 2010 به عضویت دادگاه انتخاب شد، در سال 2014 مجدداً انتخاب شد و توسط قضات ICJ به عنوان رئیس ICJ در سال 2021 انتخاب شد؛ او سومین زنی است که به عضویت دیوان بین‌المللی دادگستری انتخاب می‌شود و اولین زن آمریکایی است که به عنوان رئیس دیوان انتخاب می‌شود.

تصور کنید که یک قاضی آمریکایی که سابقه فعالیت در وزارت خارجه این کشور را هم داشته است، چگونه می‌تواند رای و نظری مخالف دولتی را بدهد که کارمندش بوده است؟ چطور می‌توان تصور کرد که در چگونگی محتوای این حکم، لابی‌های اسرائیلی و آمریکایی نقش نداشته اند؟ حال اگر به این سیاهه تخلص عبری – اسرائیلی قاضی را هم علاوه کنیم؛ ببینید که ماجرا سر به کجا می‌کشاند!

با همه این احوال آنچه که حکم صد بهترین برای اسرائیل و کمترین و ناچیزترین برای مردم فلسطین بوده است؛ حداقل ماجرا این است که کشوری همچون آفریقای جنوبی که هیچ نسبت عقیدتی با فلسطینیان ندارد، برای حرمت و ارزش‌های انسانی آستین بالا می‌زند و فریاد یک ملت محاصره شده، به دور از نیازهای اولیه و تحت حملات جنایت بار اسرائیل را در سطح جهانی بلند می‌کند؛ باشد تا تاریخ روایت کند که نهادهای بین المللی کارایی ندارند و نمی‌توانند حامی بشر باشند.

 

منبع خبرگزاری وطن
توسط معصومه نواندیش
خبرهای مرتبط

نظرات بسته شده است.