وزارت خزانه داری امریکا گفته که میررحمان رحمانی، رییس مجلس نمایندگان پیشین و اجمل رحمانی فرزند او را تحریم کرده است.
خزانه داری امریکا روز دوشنبه، ۲۰ قوس، با نشر خبرنامهای اعلام کرد که این افراد و ۴۴ نهاد مرتبط به دلیل نقش گسترده در فساد فراملی تحریم شده اند.
این وزارت نوشته است: «رحمانیها از طریق شرکتهای افغانی خود یک طرح فساد مالی پیچیده را مرتکب شدند که منجر به اختلاس میلیونها دالر از قراردادهای دولت ایالات متحده امریکا شد که از نیروهای امنیتی افغانستان حمایت میکرد».
در اعلامیه منتشر شده وزارت خزانه داری آمریکا، چیزی جز اینکه کلاهی بزرگ بر سر آمریکا رفته باشد، دیده نمیشود؛ این متن بیشتر حاوی یک خبر بود و آن هم اینست که در جایی از دنیا و در نظامی که خودمان دست و پایش کردیم و در نهادی که خودمان زیر شعار دموکراسی بنا نهادیم، رئیسش کلاهمان را برداشت.
پارلمان افغانستان عمدتا و اکثرا از افرادی که با انواع فساد و هرزگیهای سیاسی، اقتصادی و اخلاقی، پرورش یافته بودند، تشکیل میشد.
این افراد اغلبا در زد و بندهایی که منافع آمریکا و حکومتهای دست نشانده اش را تامین میکرد، نقش داشتند که از مهمترین هایش میتوان به پیمان ننگین و وطن فروشانه امنیتی با آمریکا اشاره داشت که ضمن اهدای خاک به این کشور، سربازان آمریکایی که دست به تجاوز و جنایت در افغانستان را میزدند، مصئونیت قضایی میبخشید.
از دیگر مفسدههای پارلمان افغانستان رای بخشیدن به افراد و عناصر آمریکایی بود که زیر نام وزیر معرفی میشدند و در بسیاری از موارد اکثر این افراد هم رای اکثریت اعضای پارلمان را به دست میاوردند؛ این وزیران و به تبع آن رئیسانشان در ولایات مجری پیاده سازی سیاستهای آمریکا در سراسر افغانستان بودند.
البته این را هم باید خاطر نشان کرد که در مجالس و یا ولسی جرگه افغانستان عده معدود و قلیلی از نمایندگانی هم حضور داشتند که تفکر ملی و دیانت اسلامی داشتند اما به دلیل جو حاکم آمریکایی، رای و نظر این گونه افراد یا پذیرفته نمیشد و یا هم اگر کار به سر و صداهای بلندتر میکشید با تهدید و پرونده سازیها، سرکوب میشدند؛ در بسیاری از موارد اداره امنیت ملی سابق اینگونه پرونده سازی را به دستور آمریکاییها برای خاموش کردن این نمایندگان واقعی مردم انجام میداد.
با این حال حرف جدید کلاهی است که میررحمان رحمانی، رئیس آخرین ولسی جرگه افغانستان بر سر آمریکایی ها گذاشته است؛ منطق و عقل میگوید از محالات به شمار میرود که آمریکا با آن سیستم پیچیده استخباراتی و همچنین سختگیری و موشکافی واریزهای مالی، از رحمانی رکب خورده باشد؛ سند آنجاست که حامد کرزی در ماه های آخر ریاست جمهوری اش گفته بود اگر در افغانستان فساد باشد، این فساد را آمریکایی ها آورده اند.
آمریکاییها در زمان حضورشان در افغانستان برای هر پروژه ای که پول واریز میکردند؛ نسبتا نقش میدانی داشتند؛ به این معنا که بدون تائید و حتی بازرسیهای چند مرحله ای شان هیچ پولی واریز نمیشد؛ حتی پرداخت بودجه یک پروژه در چند مرحله انجام میشد و در صورت اینکه یک پروژه بنا بر آنچه که وعده داده شده بود، پیش نمیرفت، بند بعدی واریز پول فعال نمیشد؛ حال اینکه شما در نظر بگیرید اگر در قسمتی از اجرای یک پروژه نقصی وجود داشت باشد، چطور ممکن است که با این فیلترهای شدید و سیستم فشرده، فسادی رخ داده باشد و آمریکایی ها مطلع نشده باشند؟
در کج دستی افرادی همچون رحمانی که نه چهره مردمی بودند و نه هم خدمتی برای افغانستان در کارنامه خود داشته اند ولی با خرج مصارف بالا به پارلمان و به خصوص ریاست این نهاد رسیدهاند شکی وجود ندارد اما آیا این فرد آنقدر توانایی داشته تا از لایه های مختلف امنیت مالی و مبارزه با فساد آمریکایی ها عبور کرده و سرشان کلاه بگذارد؟ بعید به نظر میرسد.
در لابی های پنهان آمریکا، عده ای همواره علاقه مند به ادامه جنگ در افغانستان بودند؛ این دسته ها و چهره ها تداوم این نبرد را نه به خاطر شعارهای بشردوستانه بلکه به سود مالی و اقتصادی خود میدانستند؛ این افراد به بهانه پروژههای نظامی و اکتشافی افغانستان پول های سنگینی را از وزارت خزانه داری دریافت میکردند اما با عناصر و شرکای افغان خود همچون میررحمان رحمانی و حتی بالاتر از آن در بدنه حکومت های دست نشانده، حیف و میل میکردند. از میزان بودجهها برای پروژه های ادعایی قسمتی را به مصرف میرساندند و باقی را با عناصر افغان خود تقسیم میکردند.
اگر بخواهیم به صورت دسته بندی شده به این گونه پروژهها اشاره کنیم میتوان به هزینه های حمایت از نیروهای امنیتی نظام سابق، سوخت وسایل جنگی و نقلیه آمریکایی و افغانستانی، پروژه های سازندگی همچون شاهراهها، پل و پلچکها، ساختمان های اداری و… اشاره داشت؛ معمولا مسئولیت اجرا و دریافت پول این پروژه ها به شرکت های افغان که نزدیک به آمریکا بودند داده میشد.
با این وضع باید گفت که میررحمان رحمانی و فرزندش مهرههای سوخته آمریکا هستند که برای سفیدنمایی دولت آمریکا تحت تحریم قرار گرفتند وگرنه چرا این گونه تحریمها در زمان حضور آمریکاییها در افغانستان وضع نشد؟ چرا چنین اکتشافاتی را وزارت خزانه داری آمریکا دو سال و اندی پس از خروجش از کشورمان رو کرده است؟ چه منافع یا لابی گریهای پنهانی وجود داشت که در زمان حکومت سابق این اتفاقات رخ نداد؟
برای این سوالات، ذهن های بی طرف به خوبی پاسخ خواهند داشت.
نظرات بسته شده است.