امضای سه اشغالگر یک قرن اخیر افغانستان چه بود؟

صد و چهارمین سالروز استرداد استقلال افغانستان از انگلیس در حالی امروز 28 اسد تجلیل شد که از آن روز تا به حال سه متجاوز آشکار با همت مردم بیرون رانده شدند.

در کمتر کشوری در سطح جهان پیش میاید این چنین نشان داده باشد که با استعمار و اشغالگری مخالف است و در صدد خودایستایی میباشد.

اگر به واکاوی سه تجاوز صورت گرفته در صد و اندی سال گذشته بپردازیم، هیچ یک بدون همکاری اقلیتی خودفروخته که توسط اشغالگران، حکومت ها را هم در دست گرفته بودند، ممکن نبوده است.

تاریخ گواهی میدهد در تجاوز انگلیس، ضعف حاکمان وقت و بی کفایتی شان در کنترل امور مملکت  برای کنار زدن رقبا، پای انگلیس به افغانستان باز شد؛ در جریان اشغالگری شوروی هم احزاب کمونیستی افغانستان با کودتای ننگین خود و ابقای حکومتشان پای شوروی را به افغانستان باز کردند و در نهایت هم اشغال 20 ساله افغانستان توسط آمریکا و ناتو نمیتوانست بدون حکومت های دست نشانده، به خصوص اشرف غنی قوام بیابد.

اتفاقات سیاسی 104 سال گذشته در افغانستان پیام مشخصی به تمامی قدرتهای جهان میرساند که چشم طمع به این کشور نداشته باشند.

افغانستان محل و منطقه ای است که هیچگاه آسوده خیالی را برای کشورگشایان و قدرتهایی که قصد ورود نظامی را داشته باشند، به دنبال ندارد.

باید برای شناخت بیشتر سه حادثه مهم سیاسی یک قرن اخیر افغانستان به تبعات پسا اشغالگری ها بپردازیم و نشانه هایی که از آن به دست میاید را برای آینده به عنوان الگوی مسیر قرار دهیم:

 

پیامدهای پایان اشغالگری انگلیس

از مهمترین اتفاقات پس از استعمار انگلیس در افغانستان، تنشهای قومی، مذهبی، اختلافات مرزی و سرزمینی با کشورهای همسایه و جا به جایی مهره های نفوذی بوده که این نفوذیان برخا به صورت نسل به نسل هم تداوم یافته اند.

انگلیس کشوری بود که پس از شکست هیمنه و مشاهده غروب در سرزمین هایش، کشورها یا مناطقی را که ترک میکرد، درگیر مسائل اختلافی زیاد میساخت؛ این اختلافات مرزی، قومی، زبانی و… را میتوان در مناطق باقی مانده از امپراطوری عثمانی، هند، پاکستان و افغانستان به خوبی مشاهده کرد.

در افغانستان مسئله خط دیورند، درگیری های قومی و حتی مذهبی، میراث پسا استعمار انگلیس به شمار میرود.

نفاق افکنی، امضای انگلیس در پایان دفتر اشغالگری اش در افغانستان خوانده میشود.

 

پیامدهای پایان اشغالگری شوروی

شوروی پس از فرار و پایان اشغال 14 ساله افغانستان، ویرانی، جنگ های داخلی و فرار میلیون ها افغانستانی را به یادگار گذاشت.

اشغال افغانستان توسط شوروی که بدون قید و شرطی صورت گرفته بود را میتوان از سیاه ترین حوادث سراسر تاریخ افغانستان دانست.

صدها هزار معلول، یتیم و زنان بیوه که تا هنوز هم زخم اشغالگری شوروی در افغانستان را بر زندگی های خود دارند را میتوان سندی بر جنایت های انجام شده در این اتفاق دانست.

خونریزی امضای شوروی در پایان دفتر اشغالگری اش در افغانستان خوانده میشود.

 

پیامدهای اشغالگری آمریکا در افغانستان

آمریکا با اینکه به عنوان کشوری که هوشمندانه تر از دو اشغالگر دیگر به افغانستان پای گذاشته بود، در کارنامه خود علاوه بر جنایت و خونریزی، روی کار آوردن حکومت های فاسد،اختلاف افکنی، ترویج فرهنگ ابتذال و راکد ماندن افغانستان را داشته است.

نسبتا میتوان ردپای تمامی جنایت های انگلیس و شوروی را در دوره اشغال 20 ساله افغانستان توسط آمریکا مشاهده کرد.

همچنین بی تفاوتی و بی مسئولیتی اش در قبال مردم افغانستان پس از فرار از کشور، از دیگر مصداق هایی است که شعارهای بشردوستانه آمریکا را رد میکند.

با این حال افغانستان پس از فرار آمریکا دچار چالش های متعددی شد که عمده ترین آن اقتصادی است و سرنخ تمامی آنها به تحریم های آمریکا، بلوکه کردن دارایی های افغانستان، بی مسئولیتی این کشور در قبال تجاوزی که به خاک افغانستان کرده بود و به کار گرفتن رسانه های وابسته به خود برای سیاه نمایی از افغانستان، بر میگردد.

انزوا و مشکلات اقتصادی امضای آمریکا در پایان دفتر اشغالگری اش در افغانستان خوانده میشود.

 

افغانستان آینده چگونه خواهد بود؟

افغانستان در این روزها که دو سال است طعم استقلال و سرزمینی عاری از اشغالگر را میچشد، دچار مشکلات شدید اقتصادی است؛ این وضعیت قابل قبول نیست و باید تغییر یابد اما مسیری سپری شدنی است که به قیمت استقلال خود میپردازد.

آمریکا نمیتوانست بدون هیچ هزینه ای برای مخالفان خود در داخل افغانستان، این کشور را ترک کند؛ در شرایطی که کشور درگیر مشکلات اقتصادی است، رسانه های غربی و آمریکایی در حال سیاه نمایی وضعیت افغانستان هستند و صدها هزار نفر تن به مهاجرت داده اند، حفاظی ایجاد شده تا نگاه ها به آمریکا بابت جنایت هایی که در قبال مردم افغانستان کرده است، نباشد.

حالا هم زندگی در سرزمینی که تکیه داده به هیچ قدرتی در جهان نباشد، بهایی دارد و چالش های کوتاه مدت اقتصادی افغانستان را باید به تن خرید تا در آینده شاهد خودایستایی افغانستان بود.

خبرهای مرتبط

نظرات بسته شده است.