اعتراف نامه امرالله صالح

آخرین توئیت امرالله صالح، معاون اشرف غنی، رئیس جمهور فراری افغانستان و رئیس پیشین ریاست امنیت ملی، حمله به آمریکا بوده است.

او در متن خود آورده که “ما باور به ارزش هایی کردیم که امریکا به روی آن پاگذاشت و به اساس قرارداد دوحه که چیزی به جز یک دسیسه شرم آور نیست  مردم افغانستان و متحدین خود  را از پشت خنجر زد .”

او در جاهای مختلف این متن به تکرار از ناامیدی اش به آمریکا و پشیمانی از دوستی 20 سال گذشته  حرف زده و از دیگر همقطارانش که با او در این مسیر روان بوده اند، خواهان تغییر نظر و دیدگاه شده است.

بیشتر از اینکه این متن را یک بیانیه معمولی توئیتری بدانیم، باید “اعتراف نامه” بزرگی دانست که از یک افسر کهنه کار و باتجربه استخباراتی اما فریب خورده منتشر شده است.

در جای های مختلف مواضع امرالله صالح و افراد نزدیک به او دیده میشود که در 20 سال حضور اشغالگرایانه آمریکا در افغانستان، کاملا تکیه زدگی به غرب و به خصوص آمریکا وجود دارد.

از تاسیس سازمان روند سبز که گفته هایی وجود دارد وابسته به انگلیس بوده تا مواضع رفاقتی اش با اشغالگران و سکوتش در برابر امضای پیمان ننگین امنیتی میان افغانستان و آمریکا و در آخر سر هم مشارکتش در تشکیل دولت دست نشانده اشرف غنی، از خطوط برجسته کارنامه کاری امرالله صالح به شمار میرود.

از سویی دیگر در زمان ریاست وی بر اداره عمومی امنیت ملی افغانستان، یکی دیگر از خوش خدمتی هایش به آمریکا، سرکوب، پرونده سازی و بازداشت منتقدان آمریکا در افغانستان بود.

حالا با تمام این سابقه، چنین فردی دست به نوشتن اعتراف نامه ای میزند که اگر منصفانه به آن نگاه کنیم، الگوی راهبردی آینده برای بسیاری به شمار میرود.

این متن و این موضع امرالله صالح، برگ و سندی دیگر از بی وفایی آمریکا نسبت به متحدان و نزدیکانش است.

آمریکا در تاریخ یکه تازی اش بر جهان(که البته رو به نزول و نابودی است) به تکرار علنا ثابت ساخته که قبل از مخالفانش، متحدان و نزدیکان خود را از بین میبرد.

برای این ادعا به موارد زیر اشاره میشود:

فعالیت‌های جاسوسی آمریكا علیه فرانسه

بر اساس اسناد منتشرشده، سازمان امنیت ملی آمریكا فعالیت‌های جاسوسی زیادی را علیه شركت‌های فرانسوی انجام داده است. ویكی‌لیكس در مورد جاسوسی آمریكا از مكالمات رهبران فرانسوی به مدت یك دهه، اسنادی را منتشر كرده است كه نشان می‌دهد آمریكایی‌ها مكالمات مقامات فرانسوی را شنود می‌كرده‌اند.

بی وفایی آمریکا در جنگ ویتنام

جنگ ویتنام نام مجموعه عملیات و درگیری‌های نظامی‌ای است که از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۵ میلادی بین نیروهای ویتنام شمالی و جبهه ملی آزادی‌بخش ویتنام جنوبی از یک سو، و نیروهای ویتنام جنوبی و متحدانش به ویژه ایالات متحده آمریکا از سوی دیگر رخ داد. همزمان و مرتبط با این جنگ، جنگ‌های نیابتی دیگری در لائوس و کامبوج بین نیروهای مورد حمایت ایالات متحده در برابر نیروهای کمونیستی در جریان بود. در پایان، با خروج ایالات متحده، جنگ داخلی لائوس، جنگ داخلی کامبوج و جنگ ویتنام به پایان رسیدند و همهٔ این کشورها حکومت‌های کمونیستی پیدا کردند.

 

دخالت آمریكا در جنگ داخلی چین

از اواسط دهه 1950 میلادی جنگی داخلی در چین میان ملی‌گراها و كمونیست‌ها درگرفت. آمریكا در این بین سیاست آتش‌افروزی خود را پی گرفت. تا سال 1961 آمریكا به طور مستقیم در جنگ داخلی چین دخالت كرده و آتش جنگ را شعله‌ور می‌كرد. این كشور به‌وسیله سازمان سیا به طور مكرر در چین فعالیت می‌كرد و حتی با ارسال جنگ‌افزار برای طرفین جنگ، به گسترش دامنه جنگ در چین دامن می‌زد. این اقدام آمریكا علاوه بر اینكه نقض قوانین بین‌المللی بود، خیانت به متحد سابقش نیز محسوب می‌شد.

 

کمرنگ شدن روابط آمریکا و عربستان

در تحرکات و مواضع اخیر بین المللی هم دیده میشود که عربستان به عنوان اصلی ترین شریک و متحد آمریکا در جهان عرب، سعی به دورنشینی و حتی نزدیک شدن به مخالفان آمریکا روی آورده است.

این را میتوان در “گاو شیرده” پنداری آمریکا از عربستان دانست که میلیاردها دالر سلاح به بهانه جنگ هایی که آمریکا عامل اصلی اش بوده، به عربستان فروخت.

گردش عربستان از مواضع قبلی اش را میتوان تا حد زیادی پی بردن به بدعهدی و بی وفایی این کشور از آمریکا دانست.

 

درخواست کسب تضمین از کانگرس آمریکا توسط اسرائیل

اسرائیل به تازگی خواهان این شده تا آمریکا حمایت از این رژیم در برابر ایران را به تصویب کانگرس آمریکا برساند و تنها شعاری سر زبان دولت این کشور نباشد.

اسرائیل اصلی ترین همپیمان و شریک خاورمیانه ای آمریکا میباشد و بقایش هم تا کنون مدیون حمایت این کشور بوده است؛ این درخواست از کانگرس آمریکا نشان میدهد که حتی رژیم سراسر نفرت اسرائیل هم به دولت آمریکا بی اعتماد است.

موارد مشابه فراوانی وجود دارد که از بدعهدی و نارفیقی آمریکا نسبت به همپیمانانش در طول تاریخ نشان میدهد؛ از جانبی دیگر اکثر کشورهایی که حالا از رقبای جدی آمریکا به شمار میروند، در گذشته از همپیمانان نزدیکش بودند و شناخت دقیق آنان از ارباب جنگ و حیله، آنان را امروز به این مقابله رسانده است.

حالا با وجود این شرایط به این سوال میرسیم که چگونه فردی همچون امرالله صالح چنین دیرهنگام به بی مرامی و نارفیقی آمریکا پی برده است؟

سابقه آمریکا در بی وفایی نسبت به همپیمانانش باید به عنوان یک روشنی مسیر در جهت انتخاب درست برای سیاست های نظام ها و حتی جریان های مختلف در جهان قرار بگیرد.

وضعیت فعلی جهان نشان میدهد که مخالفان آمریکا به مراتب قدرتمندتر و پایاتر نسبت به نزدیکان این کشور بوده اند.

خبرهای مرتبط

نظرات بسته شده است.