اوکراین پس از واگنر

یِوگنی پریگوژین، فرمانده نیروهای خصوصی واگنر که از روز جمعه، دوم سرطان با طغیان خود از جنگ اوکراین برگشته و با هدف گرفتن دولت روسیه هیاهوی زیادی را در سطح جهان به راه انداخت، پس از نهایتا 24 ساعت تغییر موضع داد و به نیروهایش گفت که دست از نبرد با روسیه بردارند؛ پایان این معرکه هم پس از گفتگوی رئیس‌ جمهوری بلاروس، الکساندر لوکاشنکو با پریگوژین فرمانده واگنر صورت گرفت و ادعاهایی هم وجود دارد که پریگوژین به بلاروس رهسپار شده است.

در نوشتار قبلی مطرح و پیشبینی شده بود که واگنر موی دماغی برای روسیه و به خصوص پوتین است و جست و خیزش به زودی پایان میابد.

پایان زودهنگام این شورش از آن جهت قابل پیشبینی بود که در قدم نخست این رویداد دعوایی داخلی و بنابر اختلافات سلیقه ای به شمار میرفت؛ از جانبی تشکیلات نظامی خصوصی واگنر با وجود اینکه نسبتا وسیع و بین 25 تا 50 هزار نیروی مسلح است اما یک – شصتم جمعیت یک و نیم میلیونی نیروهای مسلح روسیه میباشد؛ به این طومار باید این را هم علاوه کنیم که منبع پشتیبانی مالی، لوجیستیکی و تسلیحاتی واگنر، وزارت دفاع روسیه میباشد و در صورت اینکه این پشتیبانی خاتمه یابد، واگنر در داخل روسیه فلج میشود؛ سیگنال آخر این است که در برابر سر و صدایی که واگنر ایجاد کرد، ارتش روسیه کار خاصی انجام نداد در حالی که میتوانست با جنگنده های هوایی خود تمامی مواضع و حتی نفرات واگنر را نابود کند.

 

غافلگیری غرب

میتوان این را دید که از ایستادگی زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین در برابر روسیه در ابتدا، غربی ها بیشتر به  طغیان و شورش پریگوژین در برابر دولت پوتین در حال حاضر امید بسته بودند؛ امیدی که ظرف 24 ساعت نابود شد و تمامی برنامه ریزی های رسانه ای غرب که به دنبال دامن زدن جنگ روانی با خوراک “جنگ داخلی روسیه” بود، ویران گشت.

دولت ها و دستگاه رسانه ای غرب به این دل بسته بودند تا با تداوم درگیری های واگنر با ارتش روسیه، در قدم نخست نگاه های مردم جهان را از شکست هایشان در اوکراین به سویی دیگر کشانده، با عملیات های استخباراتی، روسیه را تضعیف کنند و در نهایت اوکراین را از آتشی که ناتو و آمریکا برایش روشن کرده بودند، بیرون آورند.

مهم نیست که با عقب نشینی واگنر، تمامی این رویاهای غرب از بین رفت؛ چیزی که اهمیت بیشتری دارد، اتفاقاتی است که پس از این در جنگ اوکراین رخ خواهد داد.

 

اوکراین پس از این…

اگر خواسته باشیم بازبینی درستی از آنچه که از آغاز جنگ روسیه در اوکراین میگذرد انجام دهیم، دیده میشود که یکی از مهمترین دلایل به درازا کشانده شدن یا کُند بودن این نبرد، چند دستگی و چند سلیقگی نیروهای مسلح روسیه در این میدان بوده که واگنر، بخشی مهمی از آن به شمار میرفت.

در ماه های اخیر شدیدا میان فرماندهان واگنر و ارتش روسیه، تنش ها و اختلافات سلیقه ای جنگی رخ داده بود؛ در برخی از مواضع جنگی دیده میشد که واگنر محلی را تصرف میکرد اما به دلیل اختلافی که با ارتش روسیه داشت، آن را رها میساخت؛ در چنین وضعی نیروهای ارتش به جای اینکه به جنگ خود در دیگر مناطق ادامه دهند، مجبور بودند خالیگاه هایی را که واگنر ایجاد کرده، دوباره پر کنند.

این اتفاقات آلارم خطری برای وزارت دفاع روسیه به شمار میرفت و به همین خاطر از سه ماه قبل، طرح ادغام سازی نیروهای واگنر به ارتش روسیه همراه با تمامی مزایای یک ارتشی را روی دست گرفته بود؛ این راهبرد به دلیل اینکه فرماندهی نبرد یک دست شده و چالش های گذشته برطرف شود، آغاز گردید که از همان زمان با واکنش تند پریگوژین، فرمانده واگنر روبرو شد و در نهایت هم نسخه عملگرایانه این دلخوری در رویدادهای 48 ساعت گذشته نمایان شد.

حالا واگنر به صورت کامل در اختیار و تحت فرماندهی ارتش روسیه است و میتوان گفت کتله یا جریان خاص نظامی دیگری وجود ندارد که در داخل روسیه برای نبرد اوکراین کارشکنی کند؛ تنها نسخه مشابه بیرون از ارتش روسیه، نیروهای رمضان قدیروف، رهبر چچنی ها میباشد که همواره با مواضع پوتین موافق و همراه بوده که نمیتوان آن را خطری در سیاست جنگی روسیه در اوکراین دانست.

این وضعیت حالا تکلیف جنگ اوکراین را به خوبی مشخص میکند و نشان میدهد که بعد از این، این نبرد وارد شکل و حالتی متفاوت از گذشته میشود که پیامدهای زیر را به دنبال دارد:

  • در ابتدا به دلیل فرماندهی واحد ارتش روسیه، جنگ اوکراین سرعت بیشتری به خود خواهد گرفت و دیگر شاهد روند کُند گذشته نخواهیم بود.
  • به دلیل افزایش شدت جنگ و نظم جدید، جغرافیای تصرفات روسیه در اوکراین وسعت میابد.
  • در صورت مقاومت بیشتر، هزینه جنگ برای آمریکا و ناتو که پشتیبانان اوکراین میباشند، افزایش خیره کننده ای خواهد یافت.

 

سرنوشت جنگ اوکراین چه خواهد شد؟

چنانچه که مطرح شده، روند و نوعیت جنگ در اوکراین پس از این، شکل و حالت شدیدتری به خود خواهد گرفت و پوتین هم به عنوان فردی که شهرت به عملگرا بودن دارد، نمیخواهد این نبرد بیش از این تداوم یابد.

جنگ اوکراین را نمیتوان خارج از این دو سرنوشت پیشبینی کرد:

1 – نهایتا تا یک سال آینده نیروهای روسیه، اوکراین را تصرف و زلنسکی را کنار میزنند.

2 – جنگ اوکراین با پادرمیانی یک کشور بی طرف و با تفاهم بر سر اینکه ناتو و آمریکا از دخالت در امور اوکراین دست بکشند، پایان میابد.

 

پیش از اینکه این جنگ با تصرف کامل اوکراین پایان یابد، بیشتر میتواند محتمل باشد که با مذاکره مستقیم یا غیر مستقیم غرب و روسیه، خاتمه یابد؛ این را میتوان از گذشته آمریکا برداشت کرد چون این کشور در هر جایی که شکست را پیش رو ببیند، کوتاه میاید و از در مذاکره و گفتگو وارد میشود تا ته مانده امتیازی که میتواند به دست بیاورد را از دست ندهد یا اعتبار بین المللی اش بیشتر آسیب نبیند.

نمونه این اتفاق را میتوان در اشغال 20 ساله افغانستان توسط آمریکا و متحدانش مشاهده کرد که به دلیل عدم توانایی رویارویی با نیروهای امارت اسلامی افغانستان و پرهزینه شدن جنگش در افغانستان، تن به مذاکره داد و در نهایت هم پا به فرار گذاشت.

چنین آینده ای را از همین حالا برای اوکراین هم میتوان تصور کرد و بعید به نظر میرسد که این جنگ عمری بالاتر از شش ماه تا یک سال آینده را تجربه کند.

خبرهای مرتبط

نظرات بسته شده است.